خوانندهای به دنبال حقیقت، عدالت و آزادی
تالیف و ترجمه: یاسمن میرجلالی
درباره زندگی و آثار ریکیمارتین Ricky Martin
ریکیمارتین، سوپراستار بینالمللی خستگیناپذیر که صدای او در پاپ
لاتین مانند بمبی منفجر شده است، با ساخت و پخش آثار بسیار در جهان
و در نتیجة اجراهای پرشور و هیجان و ملودیهای موفق یکی از
بزرگترین خدایان بسیار جوان موسیقی در آمریکای لاتین در طول دهة 90
است .
زیبایی صورت و صدای دلپسند مارتین به عنوان رهبر خوانندة منودو به
او کمک کرد تا ستارة موسیقی لاتین شود. او با کسب تمجید و ستایش
فراوان به خاطر هنر حرکتی مکزیکی شایستة بازیگری تشخیص داده شد و
با بازی در نمایشهای تلویزیونی آمریکا مانند نمایش بیمارستان
عمومی (General Hospital) در نقش میگوئلمورز (Miguel Morez)ـ یک
متصدی بار که در تعطیلات آخر هفته آواز میخواندـ برجسته شد.
ریکیمارتین در بیستوچهارم دسامبر سال 1971 در سنجوئن، پرتوریکو
(Son Juan, Puerto Rico) متولد شد و در همان جا تحصیل کرد. در سنین
کودکی در نمایشهای مدرسه شرکت میکرد و در گروه کُر آواز
میخواند. زمانی که شش ساله بود شروع به اجرای نقش در آگهیهای
بازرگانی تلویزیون کرد و مدت کوتاهی پس از آن درسهای بازیگری و
آواز حرفهای را فرا گرفت که راه را برای اجرا در منودو(Menudo)
هموار کرد و بعد از یاد گرفتن درسهای ابتدایی موسیقی و تأثیرات
اولیه و غیرمعمول از دیویدبویی(David Bowie) و چیپ تریک( (Cheap
Trick باعث شد که مادر ریکی، او و برادرانش را به کنسرت سلیاکروز
(Celia Cruz) ببرد واین اتفاق تأثیر عمیقی بر وی گذاشت. او این
حادثه را با لبخندی به یاد میآورد: «یک روز مادرم از موسیقی راک
خسته شد و گفت: من دیگر نمیتوانم تحمل کنم. گوشهای ما را پیچاند
و ما را به کنسرت سلیاکروز برد که حقیقتاً روی من تأثیر گذاشت».
ریکی اکنون میگوید: من به همه چیز گوش میکنم من مثل یک اسفنج
هستم و در این دورة پر از خلاقیت احساس میکنم که باید رها باشم.
در سال 1984 وقتی که دوازده ساله بود به طور رسمی عضو منودو ـ یک
گروه پاپ محلی ـ شد و برای پنج سال رهبری خوانندگی گروه را بر عهده
داشت و به افراد گروه کمک کرد تا تبدیل به چهرههای جهانی شوند و
با وجود اینکه در این پنج سال روند فرسایشی را در ثبت آثار سفرهای
خود داشت، به یک باره در سال 1989 رشد غیرمنتظرهای در منودو کرد
و در همان زمان بود که منودو به اوج موفقیتش رسید.
مارتین زمانی که دبیرستان را تمام کرد مسیر زندگیش را برگزید و به
خانهاش در پرتوریکو بازگشت و به امید دست یافتن به موفقیتهایی در
تکخوانی عازم نیویورک شد و چندین ماه را در آرامش سپری کرد. خودش
در رابطه با این تصمیمش میگوید: شرکت داشتن در یک باند در آغاز
کارم و ترک کردن آن پس از مدتی به این خاطر بود که میخواستم
بازبینی کوچکی بر روی کارهایم داشته باشم. میخواستم کمی، مسئولیت
بر عهده بگیرم. احساس خوبی است. وقتی این احساس وارد موسیقی شود،
شما هر چه را که دوست داری و هر چه را که از آن لذت میبری اجرای
کنی و این همان چیزی است که حضار شنونده منتظر آن هستند، با تمام
بیریایی و صمیمت و آزادی عمل.
مارتین بعد از یک سال بیکاری و ناامیدی در نیویورک رهسپار مکزیک شد
و کمی بعد از آن در قالب نقشهای
نمایشهای تلویزیونی پراحساس و
کمارزش مکزیکی شرکت کرد و در سال 1991 اولین آلبوم خود را با نام
خود منتشر کرد که در آن با روبیرزا (Robi Rosa) یکی از افراد گروه
منودو که در بیشتر مسیر حرکت و فعالیت مارتین با او همکاری داشت،
کار کرد. او در این زمان وقتش رابین نمایش و آهنگ تقسیم میکرد. دو
سال بعد، کارش را با جوآن کارلوس کلادرون (Juan Carlos Claderon)
ادامه داد و آلبوم میآماراس (Me Amaras) را در سال 1993 ساخت که
موفقیت بزرگتری را برای او به همراه داشت و از او یک سوپراستار در
آمریکای لاتین ساخت. این پیشرفت باعث شد تا ریکیمارتین یک بار
دیگر نقل مکان کند. این بار در سال 1994 به لسآنجلس رفت و به
ایفای نقش در نمایشهای پر احساس جنرال هاسپیتال پیوست و تکرار نقش
میگوئل مورز چنان موفق بود که او را به قالب نقش دیگری در برادوی
(Broad Way) رساند و در آنجا نقش مارلو (Marlo) را در لسیسرابلز(
(Les Miserables بازی کرد.
او جنرال هاسپیتال را ترک کرد و به ایفای همان نقش به مدت یک سال
ادامه داد و به خاطر آن جایزه گرفت که متقارن با زمان دوبلة متن
اسپانیایی فیلم انیمیشنی معروف هرکول بود. او در سال 1995 سومین
آلبوم خود را با نام ا مدیو وایویر (A Medio Vivir) عرضه کرد که
گرایش به راک قویتری در آن به چشم میخورد و ترکیبی از سبک لاتینی
به همراه رقص فلامنکو (Flamenco) ـ نوعی رقص اسپانیایی ـ و کومبیا
(Cumbia) بود. انتشار این آلبوم نقطة تحولی در آثار ضبط شدة مارتین
است که فروش آن در سراسر جهان به ششصد هزار در طول شش ماه رسید و
انتشار دوبارة آن در سال 1997 به موقعیت بهتری دست یافت و به محض
اینکه قرارداد یک سالة او با برادوی تمام شد. مارتین شروع به کار
بر روی چهارمین آلبوم اسپانیایی خود به نام ولو (Vulve) کرد و در
اوایل سال 1998، آن را روانة بازار کرد که فروش باورنکردنی شش
میلیون کپی را در جهان تجربه کرد. این آلبوم در فوریة سال 1999 در
مراسم اهدای جوایز گرامی (Grammy)، بهترین آلبوم پاپ لاتین لقب
گرفت و تکخوانی ریکی با نام لاکپاددلاویدا (La Copa de la Vida)
در همین آلبوم، آهنگ رسمی جام جهانی 98 فرانسه در بیش از سی کشور
دنیا به فروش قابل توجهی رسید.
ریکیمارتین، مادونا (Madonna) را در مراسم اهدای جوایز گرامی دید
و کمی بعد از آن گروهی را به همراه او برای ضبط آواز دو نفرة«
مواظب باش» Be Careful)) ترتیب داد. او در مورد این همکاری
میگوید: نمیتوانستم فرصت کار کردن با مادونا را از دست بدهم. کار
با او فوقالعاده بود. اول اینکه او پر از شور و احساس زندگی است.
ما همه آن را میدانیم و دوم اینکه بسیار بااستعداد است. او
آوازهای شگفتانگیزی را خوانده است و من فکر میکنم که آنچه را که
او و من انجام میدهیم در یک راستا قرار دارد.
ریکیمارتین در همین وقت همکاریهای دیگری با ستارههایی مثل جون
سکادا (Jon Secada) و لوئیز انریکو(Luis Enrique) و خوانندة سوئدی،
مجا (Meja) داشت که بسیار مورد توجه قرار گرفتند. او از سال 1999
راههای جدیدی را با ترکیب عناصر پاپ، راک وترس باب کرد . اولین
آلبوم پاپ انگلیسی زبان که لقب ریکیمارتین را گرفت، پس از دو سال
کار بر روی آن در ماه مه 1999 در دسترس عموم قرار گرفت و بزرگترین
فروش انفرادی را در تاریخ آثار کلمبیا داشت.
ریکی منباب توضیح تصمیمش مبنی بر ضبط اثر انگلیسی میگوید: این
کار به خاطر ارتباط برقرار کردن با همه است. من هرگز از خواندن به
زبان اسپانیایی ـ از آنچه که هستم ـ دست برنمیدارم اما این بخشی
از برنامة من است.
او در سال 2000 آلبوم پرصدا (Sound Loaded) و مجموعة آثار
اسپانیایی دیگری را نیز به نام La Historia)) لاهیستوریا در سال
2002 منتشر کرد و آخرین آلبوم ریکیمارتین به زبان اسپانیایی با
نام لاس آلاماس دل سیلنسیو (Las Alamas Del Silencio) محصول سال
2003 است که شاید بهترین آلبوم او باشد. او در مورد این آلبوم خود
میگوید: این اثرم در مورد چیز فراموش شدهای است. در این آلبوم
شخصی را پیدا خواهید کرد که به دنبال چیز عمیقتری میگردد. به
دنبال حقیقت، صداقت، عدالت و آزادی.
امروزه آهنگ جدید ریکیمارتین به نام (She Bangs) در اکثر شهرهای
آمریکا اجرا میشود و مردمی که نمیتوانند به اندازة کافی از ریکی
استفاده کنند به زودی از آلبوم جدید پرشور و هیجان او لذت خواهند
برد. ریکی در حال حاضر صداهای ترکیبی جدید را با نواختن تعداد
زیادی آلات ضربتی در آوازهایش امتحان میکند و در شبکة MTV در حال
ساخت آهنگ تصویری از (She Bangs) میباشد و تأکید میکند که این
آهنگ تصویری برای معتقدین به آزادی و اعتبار شخصیت ساخته میشود.
ریکیمارتین همچنین مؤسسة خیریهای را نیز با نام خود تأسیس کرده
است و عضو فعالی در مؤسسة خیریة بیماریهای کودکان است و طبق
خبرگزاری بانکوک مرکز تایلند، ستارة پاپ، ریکیمارتین از مناطق
ویران شدة سونامی (Tsunami) دیدن کرد و از بچههای مصیبت دیدة
بیستوششم دسامبر دلجویی به عمل آورده است و
سخنگوی وزارت امور
خارجة تایلند گفت: مارتین رئیس مؤسسة خیریة ریکیمارتین توجه خود
را بر روی بچههای بیسرپرست و خانوادههای داغدیدة این فاجعه
متمرکز کرده است و از دولت ایالات متحدة آمریکا به مبارزه برخاستن
با استفادة جنسی و تجاری از بچهها کمک خواسته است.
ریکیمارتین تاکنون بیش از 32 میلیون آلبوم و بیشتر از 8 میلیون
آلبوم تک نفره را در سراسر جهان فروخته است و شور و هیجان پاپ
لاتین را در تمام دنیا بر سر زبانها انداخته است .
از آهنگهای معروف او میتوان به The Cup of Life، Shake Your Bon-
Bon و She’s All I Ever Had اشارهکرد. او در مورد تولید کارهای
خود میگوید: من همیشه رویای کار گروهی را داشتم.
او با روبی رزا (کسی که سالهای زیادی با او کار کرده)،
امیلیواستفان (Emilio Estefan) (پیشقدم در پشتیبانی از صدای
میامی)، دسموند چایلد (Desmond Child) (ترانهسرا که به خاطر
همکاریش با بون جوی ـ Bon Jovi ـ و آئروسمیت Aerosmith ـ معروف
است) و ویلیام اوربیت (William Orbit) خدای سازهای الکترونیکی
همکاری داشته است. تولید برای مارتین اهمیت زیادی دارد و به
پایههای موسیقی او کمک زیادی میکند. او بیان میکند : امروزه
تکنولوژی بسیار عظیم است همانطور که از آن استفاده کنی برایت کار
میکند اما من همیشه سعی میکنم که با همه چیز خیلی ساده رفتار کنم
و وقتی وارد موسیقی میشود نمیتوان خود را از آن جدا دانست. من
نمیخواهم که صدای من خیلی فنی به نظر برسد من میخواهم که صدا
متعلق به خودم باشد چیزی که من احساس میکنم این است که من مجبور
نیستم که عالی به نظر برسم بلکه احساسم مجبور است که آن را به دام
بیندازد. هیچ چیز علمی وجود ندارد، همة آن شور وهیجان است. من به
آن اجازه میدهم که جریان داشته باشد و اگر واقعی باشد باقی
میماند.
نظر منتقدین DBW دربارة مارتین این است که او مطمئناً پیشرفتهای
زیادی کرده است. او پرزرق و برق و اجراکنندة پرشور و حرکتی است.
فروتنی و واقعبینی او در مصاحبهها باعث شده که تنفر داشتن از او
غیرممکن باشد اما ای کاش به کمک روبی رزا و دسموندچایلد آثار بهتری
را تولید میکرد و همه چیز را اختصاص به رقص پاپ (مثل آهنگ Sbake
your Bon-Bon که شاید رنجشآورترین آهنگ سال باشد) و استفاده از
دستگاههای تجملی لاتینی مثل ترومپت و گیتار اسپانیایی نمیداد.
آنها معتقدند که هیچ کس کاملاً به تبحر مارتین بر روی تعداد رقصهای
متنوع او توجه نکرده است. در حالیکه صدای خوبی برای خواندن شعرهای
احساساتی و عشقی ندارد و مارسیلیولز (Maricelly Velez) خبرنگار
MTV که در رقابت بین خبرنگاران این شبکه جایزه برده است ؛ به عنوان
یکی از طرفداران ریکیمارتین دربارة او میگوید: من اکنون 15 سال
است که ریکیمارتین را میشناسم و او را به خاطر استعداد، سادهدلی
و احساس مسئولیت در برابر جامعه تحسین میکنم و با وجود گذشت سالها
ریکی هنوز فراموش نکرده است که از کجا آمده و گاه گاهی که ضرورت را
احساس کند توجه و کمک خود را معطوف پرتوریکو میکند و حضور ر یکی
در آگهیهای تبلیغاتی پرتوریکو مثال خوبی از روحیة بشردوستانة او
است برای کمک به ترقی صنعت گردشگری پرتوریکو بعد از مصیبتهای
فراوانی که متحمل شدهاست.
منابع:
آهنگهای ریکیمارتین:
WWW.Epinions.Com/Content–32640831108
WWW.Amazon.Com/exect/Obidos/asin/B000051VXO/HomeSchoolZone/002-7308021-9326453